2024-03-29T01:40:36Z
https://www.iisajournals.ir/?_action=export&rf=summon&issue=4828
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2251-8444
1394
5
17
مبانی نظری، فرانظری و نقد نظریه واقعگرایی نئوکلاسیک
حسین
سلیمی
منار
ابراهیمی
واقعگرایی نوکلاسیک در چارچوب پارادایم واقعگرایانه با انگیزه غلبه بر کاستیهای نظریات واقعگرایانه دیگر در تبیین چرایی تفاوت در رفتار واحدها بهرغم یکسان بودن شرایط محیطی ارائه شد. رئالیستهای نوکلاسیک معتقدند که با مطالعه موردی و مشاهده عینی و تحلیل نظری، قادر خواهند بود تا تئوریهای واقعگرایانه را براساس اصول پایهای واقعگرایی به محک تجربه گذارند؛ اصولی که عملاً ممکن است در نظریهپردازیهای واقعگرایانه از آنها چشمپوشی شده باشد. سؤال اصلی این نظریه آن است که چرا تئوریهای دیگر روابط بینالملل در تفسیر روابط علّی ناتوان هستند و چگونه میتوان بر این نقص فائق آمد. بدین منظور واقعگرایی نوکلاسیک فرض میکند که نظریه کامل تبیینکننده روابط علّی در سیستم بینالملل باید سیستم را به عنوان نقطه عزیمت خود در نظر بگیرد اما در عین حال، به مختصات داخلی واحدها بپردازد و نتایج رفتاری واحدها را با عبور از ساختارهای داخلی شناسایی کند. براین اساس، پرسشمقالهآن است که:مبانی نظری و فرانظری نظریه واقعگرایی نوکلاسیک چه تأثیری بر فهم روابط بینالملل گذارده است؟ با اتکا به مباحث مطرح شده توسط متفکران اصلی این جریان نظری میتوان گفت که مبانی عقلگرایانه واقعگرایی نوکلاسیک با ترکیب نگاه نظاممند و نگرش مبتنی بر اصالت کنشگران و کارگزاران توانسته است موجب تکامل فهم واقعگرایانه از روابط بینالملل شود. هرچند غلبه نگاه مادیگرایانه و فقدان نگاه عمیق به ابعاد معنایی زیست بینالمللی سببب گشته است که این نظریه از شرح کلگرایانه برخی از رفتارهای بینالمللی بازماند.
واقعگرایی نوکلاسیک
سیاست خارجی
ساختارهای نهادی
ادراک نخبگان
بسیج نیروها
استخراج منابع
ایدئولوژی
2015
10
23
13
42
https://www.iisajournals.ir/article_41989_933c8bea01faf0bea17a428f3e3c3b2c.pdf
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2251-8444
1394
5
17
بحران سوریه: ابهام استراتژیک آمریکا و فرصتطلبی روسها
حسین
دهشیار
امروزه سوریه تجبهگر شرایطی است که استعداد تبدیلشدن به یک واقعیت روزمره در دیگر سرزمینهای منطقه را بهشدت دارا است. ناتوانی دولت مرکزی برای تأمین امنیت مرزها و نظم داخلی، یکهتازی جنگجویان مسلح غیربومی در گستره کشور، مبارزه گروههای متعدد نظامی با یکدیگر و دولت مرکزی، دخالت مستقیم و غیرمستقیم کشورهای منطقه به دلایل گوناگون در روند حیات در سرزمین سوریه و دخالت همهجانبه قدرتهای بزرگ برای شکلدادن به جنگ داخلی قوامیافته جزو لاینفک و انکارناپذیر اوضاع در سوریه است. سوال مطرح شده معطوف به این است که عناصر حیاتبخش بحران چه هستند. درهم فروریزی ظرفیتهای بروکراتیک و نظامی دولت سوریه، حضور فعال بازیگران منطقهای بهویژه عربستان در سوریه در کسوت جنگهای نیابتی با یکدیگر از طریق مسلحکردن وتأمین مالی گروههای معارض، ابهام استراتژیک در نزد آمریکا وفرصتطلبی روسها بنمایههای بحران کنونی هستند.
ابهام استراتژیک
فرصتطلبی
های بروکراتیک
ظرفیتهای نظامی
جنگ داخلی
2015
10
23
43
68
https://www.iisajournals.ir/article_41990_d379e388c03a3569ce6a9d38c1715cbe.pdf
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2251-8444
1394
5
17
سند چشمانداز 20 ساله، رقبای منطقهای و ضرورت منطقهگرایی در سیاست خارجی ایران (تحلیل وضعیت پیشرو و چشمانداز مطلوب)
سید امیر
نیاکوئی
محسن
عسگریان
با وجود گسترش جهانیشدن ، دولتها همچنان بازیگران اصلی در نظام بینالمللی شناخته میشوند و دغدغه اصلی آنها نیز امنیّت است. این بازیگران فراسوی روند تغییرات رخ داده، کماکان بهدنبال کارآمدترین شیوه امنیّتیابی هستند.پرسشهایی از این دست که آیا در شرایط کنونی میتوان صرفاً با پشتوانه توانمندی های داخلی، امنیت را تأمین کرد؟ آیا با بیتوجهی به کشورهای پیرامون، میتوان امنیتی پایدار ایجاد کرد؟ و نظایر آن، چالشهایی اساسی در نظام فکری دولتمردان منطقه پدید آورده است. در این میان شرایط نظام جهانی و گرایش دولتها به همکاری با همسایگان، گزینه امنیّت منطقهای را بهعنوان الگویی موثر، توجیهپذیر کرده است. در همین زمینه، جمهوری اسلامی ایران با عنایت به این دگرگونیها و ضرورت ارتقای جایگاه منطقهای و بینالمللی خود، سند چشمانداز بیست ساله را به تصویب رساند. در این سند استراتژیک، ایران بهصورت کشوری توسعهیافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فنآوری در منطقه و دارای تعامل فعال با اقتصاد جهانی تعریف شده است. طبیعتاً تحقق این هدف، مستلزم الزامات مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، بهخصوص اتخاد رویکردی خاص به منطقه و نظامهای منطقهای است. با توجه به این مهم و نیز اهمیت سند چشمانداز در دگرگونی ساختارهای داخلی و تأثیر آن در سیاست خارجی ایران و همچنین وقوع تحولات جدید ساختاری در منطقه، مقاله حاضر سعی دارد ضمن تبیین ضرورت، شرایط و ساختار نظام منطقهای در محیط پیرامونی ایران، به واکاوی شاخصها و مولفههای منطقهگرایی در سیاست خارجی ایران بپردازد.
امنیت
جمهوری اسلامی ایران
خاورمیانه
سند چشم انداز
منطقهگرایی
نظام بینالملل
2015
10
23
69
104
https://www.iisajournals.ir/article_41991_52d9dcb3d300807dc51405c3ca945e05.pdf
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2251-8444
1394
5
17
آیندهبینی منازعه خاورمیانه و تغییر در توازن قدرت منطقهای ایران و ترکیه
ضیاءالدین
صبوری
تاجالدین
صالحیان
جمهوری اسلامی ایران و ترکیه که در منطقه مهم و راهبردی خاورمیانه واقع شدهاند، دارای پیشینه تاریخی قابلتوجه و مشابهتهای قابلتأملی هستند. از جمله اینکه هر دو کشور دارای تمدنهای باستانی و امپراتوریهای بسیار گستردهای بوده و در طول تاریخِ خود، همواره دارای روابط پر فراز و نشیبی بودهاند که گاه این روابط، دوستانه و گاه با تعارض همراه بوده است. هردوکشور همواره خود را قدرتِ برتر منطقه پنداشته و در این راستا در عین برقراری روابط حسنه، رقابت جدی نیز با هم داشتهاند. پرسش اصلی این مقاله این است که با توجه به اوضاع پیچیده خاورمیانه، که تغییر در توازن قدرتهای فرامنطقهای و منطقهای را محتمل میسازد ، کدام یک از دو کشورِ مدعیِ قدرت منطقه ای، ایران و ترکیه ، برای ایفای نقش یک قدرت برتر منطقهای دارای وزن بیشتر و در شرایط مناسبتری قرار خواهند داشت؟ نویسندگان، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی مولفههای قدرت منطقهای، به مقایسه موقعیت قدرت منطقهای ج.ا.ایران و ترکیه پرداخته و استدلال کردهاند بر خلاف سالهای اخیر، ترکیه جدیداً با فاصلهگرفتن از سیاست «صفرکردن مشکلات با همسایگان»، به ایجاد تنش با همسایگان خود همانند سوریه رو آورده و از همین رو، احتمال تشدید برخوردها و تعارض با سایر قدرتهای منطقهای در آینده نزدیک برای این کشور محتمل و قابل پیشبینی است. لذا، با توجه به احتمال تقویت بیش از پیش این رویکرد و عدم تحقق اهداف آمریکا در منطقه بهعنوان پشتیبان ترکیه و احتمال مداخلات مستقیم سایر قدرتهای منطقهای از جمله روسیه در صحنه منازعه سوریه، در کنار افزایش جایگاه و نفوذ منطقهای ایران، مقاله پیشبینی کرده است که در آینده نزدیک، نقشآفرینی ترکیه بهعنوان قدرت برتر منطقهای، در مقام مقایسه با ایران، با چالش مواجه شده و در مسیر تنزل قرار خواهد گرفت و در مقابل، قدرت منطقهای ایران رو به فزونی خواهدگذاشت.
قدرت منطقه ای
خاورمیانه
جمهوری اسلامی ایران
ترکیه
منابع قدرت
2015
10
23
105
138
https://www.iisajournals.ir/article_41992_023517dc876a7e6d775159efbcf54671.pdf
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2251-8444
1394
5
17
مدل تصمیمگیری شهودی چندوجهی و تحلیل سیاست خارجی ترکیه( مطالعه موردی دولت عدالت و توسعه)
محمد حسین
جمشیدی
ولی
گلمحمدی
به قدرت رسیدن اسلامگرایان در ترکیه در سال 2002، گفتمان و رفتار سیاست خارجی این کشور را دچار تغییرهای اساسی کرد. تصمیمگیران دولت عدالت و توسعه در سایه یک سیاستخارجی عملگرایانه و چندجانبه از گزینههای مختلف تصمیمگیری و جهتگیریهای موقعیتی برای رسیدن به اهداف ملی، منطقهای و بینالمللی خود بهره بردهاند. مقاله حاضر، به تحلیل تئوریک سیاست خارجی ترکیه در دوره حکومت دولت عدالت و توسعه پرداخته و تلاش کرده است تا تحلیلی از ادبیات سیاست خارجی ترکیه بعد از جنگ سرد و مدل تصمیمگیری سیاست خارجی رهبران دولت عدالت و توسعه ارائه دهد. بر این اساس با بهرهگیری از روش تحقیق کیفی و منابع اسنادی به دنبال پاسخگویی به این سؤال برآمده است که سیاست خارجی ترکیه در چارچوب مدل تصمیمگیری شهودی چندوجهی چگونه قابلتحلیل است؟ از آنجا که مطالعات دانشگاهی در این حوزه کمتر از مدلسازی تئوریک استفاده کرده و بیشتر در حد مطالعات توصیفی باقی ماندهاند؛ پژوهش موجود، بهمنظور پاسخگویی به سؤال مذکور،به مدلسازی تصمیمگیری دولت عدالت و توسعه بر اساس مدل نظریه شهودی چندوجهی پرداخته و گزینههای مختلف در سیاست خارجی حزب حاکم را با توجه به ابعاد مختلف؛ اقتصادی، سیاست داخلی، فرهنگی و ایدئولوژیک و نظامی و استراتژیک، موردپژوهش قرار داده است.
ترکیه
سیاست خارجی
مدلهای تصمیمگیری
مدل تصمیمگیری شهودی چندوجهی
حزب عدالت و توسعه
2015
10
23
139
168
https://www.iisajournals.ir/article_41993_469161f3903c1cc1cd73c76f18e97744.pdf
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2251-8444
1394
5
17
فهم سیاست خارجی ترکیه در پرتودکترین عمق استراتژیک احمد داوود اغلو
فرهاد
دانش نیا
داوود
نظرپور
آرمان
سلیمی
قدرت یافتن حزب عدالت و توسعه در سال 2002 رویکرد نوینی را بر سیاست خارجی ترکیه حکمفرما کرد. برآیند این تحول بازتعریف هویت ترکیه بر اساس دکترین عمق استراتژیک و تغییر نقش ترکیه در تحولات منطقهای و بینالمللی بوده است. نظریهپرداز اصلی این دکترین، «احمد داوود اغلو» است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که مبانی و اصول دکترین «احمد داوود اغلو» بهعنوان راهبرد اصلی سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه بین سالهای 2002 تا 2012 از چه مؤلفههایی برخوردار بوده است؟ بهعلاوه، تا چه اندازه این دکترین در پیشبُرد اهداف سیاست خارجی ترکیه تأثیرگذار بوده است؟ یافتههای پژوهش نشان داده است که دکترین عمق استراتژیک بهعنوان مبنای سیاستگذاری خارجی حزب عدالت و توسعه،با تأکید بر توانمندیهای بالقوه این کشور در ابعاد جغرافیایی، تاریخی و هویتی درپی مطرح کردن آنکارا به منزله قدرتی فرامنطقهای و جهانی است. در این راستا، دولتمردان ترک در یک دهه اخیر، با بهرهگیری از دیپلماسی موزون در سطح بینالمللی، حضور فعال در بحرانهای منطقهای و سیاست جامع و بیطرفی در پی تحقق این هدف بودهاند. هر چند در این مسیر با وجود موفقیتهای نسبی موانع زیادی را نیز پیش رو دارند.
سیاست خارجی ترکیه
حزب عدالت و توسعه
دکترین عمق استراتژیک
احمد داوود اغلو
2015
10
23
169
200
https://www.iisajournals.ir/article_41994_8d423c9d150b16c249bb073c4d620c99.pdf
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2251-8444
1394
5
17
نسل پنجم رهبران چین و ابتکار کمربند اقتصادی جادۀ ابریشم
مسعود
موسوی شفائی
چینِ نو طی سه دهۀ گذشته تلاشکرد تا با اتخاذ راهبردی که بهتدریج خیزش مسالمتآمیز نام گرفت، نگرانی سایر قدرتهای بزرگ و همسایگان منطقهای خود در خصوص افزایش قدرت این کشور را تعدیل و از موضوع جهشِ اقتصادی و افزایشِ قدرت جهانی چین حساسیتزدایی کند. با به قدرت رسیدن «شی جین پینگ» بهمثابۀ نماد نسل پنجم رهبران چین، به نظر میرسد این کشور اکنون خود را در سطحی از قدرت میبیند که نقشی پویاتر در عرصههای منطقهای و بینالمللی ایفاء کرده و(البته بدون درگیری خصومتآمیز با رقبای منطقهای و جهانی) با سهمخواهی فزاینده در حوزههای استراتژیک تعریف جدیدی از خود در چهارچوب رویای چینی و احیاء قدرت چین ملی ارائه کند. هدف این پویایی جدید، نهادینهسازی جایگاه این کشور، بهمثابۀ یک قدرت بزرگ چند بُعدی (اقتصادی- سیاسی- فرهنگی- استراتژیک) است. چین تحت رهبری «شی جین پینگ» در همین راستا ابتکارات اقتصادی ↔استراتژیک متعددی را در سطح بینالملل آغاز کرده است؛ از جمله: فعال شدن بریکس، تأسیس بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیایی، تأسیس بانک بریکس، اهمیت یافتن روزافزون سازمان همکاری شانگهای، .... و البته «ابتکار کمربند اقتصادی جادۀ ابریشم» که به «طرح مارشال» چین معروف شده است. مقالۀ حاضر ضمن تحلیل «نظری» کنشگریهای جدید چین در عرصۀ بینالملل به ارزیابی «عملی» ابتکار کمربند اقتصادی جادۀ ابریشم، ریشه های اقتصادی ↔استراتژیک شکل گیری این ابتکار، میزان جدّی بودن رهبران چین برای اجرای آن و پیامدهای تحقق این طرح پرداخته است.
چین
جادۀ ابریشم
آسیای مرکزی
قدرتهای نوظهور
حمل و نقل
انرژی
2015
10
23
201
222
https://www.iisajournals.ir/article_41995_46da0f5b483f23cf2d8e2fd740a2ec21.pdf