نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
رژیم صهیونیستی از قدرتهای نوظهور در غرب آسیاست که به دلیل مشروع شناخته نشدن از سوی برخی کشورهای آسیا؛ بهویژه جمهوری اسلامی ایران با مشکلاتی روبهرو بوده است. اسراییل برای مشروعیتبخشی به موجودیت خود، سیاست «اتحاد پیرامونی» را در پیش گرفت و در پی اتحاد با کشورهای مسلمانِ غیرعربِ غرب آسیا برآمد.دلیل توجه اسراییل به کردها، سهولت جلب همکاریهای متقابل آنها در برابرِ وعدة تشکیل کردستان بزرگ است. این پژوهش کوششی است برای پاسخ به اینکه: تحلیل وضعیت عراق پساصدام، موقعیت ژئوپولیتیکی عراق و اقلیم کردستان در چهارچوب نظریة ساختاربندی گیدنز چگونه است؟ فعالیتهای رژیم صهیونیستی در کردستان عراق بر مبنای نظریة ساختاربندی گیدنز چگونه توجیه میشود؟ این امر موازنة قدرت را در منطقة غرب آسیا چگونه تعیین میکند؟ دادهها به شیوة کتابخانهای و نیز از طریق مصاحبه با افراد ایرانی واجد منصب و مسوولیت در اقلیم کردستان گردآوری شدهاند و بر اساس مفاهیمِ منابع، قواعد، قدرت، سلطه، مشروعیت و معنا تحلیل شدهاند. مطالعات نشان دادند فعالیتهای رژیم صهیونیستی در اقلیم کردستان به منظور دستیابی به منابع تخصیصی و اقتداری در این منطقه جهت دستیابی به قدرت، مشروعیتبخشی به خود از طریق به رسمیت شناختن استقلال اقلیم کردستان و مضاعفسازی قدرت خود سازماندهی شدهاند.
کلیدواژهها