نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
در این مقاله کوشش شده است، خلاصه عملکرد روسها در ایران، مبنای تحلیل اندیشههای آنان قرار گیرد، به عبارت دقیقتر، مبانی فکری روسها، در حوزههای اخلاق فردی و رعایت حقوق انسانی، حکومت و سیاست خارجی، طبق تجلیات رفتاری آنان تبیین شده است؛ بررسیهای اجمالی، اثبات کننده این است که چارچوب نظری آنان، بر آنچه ما امروز «ضد ارزشها» مینامیم، استوار بوده است؛ بدین ترتیب بر اساس شواهد گردآوری شده در این مقاله، حفظ کرامت انسانی، جایگاهی در تفکرات آنان ندارد، و رذایل اخلاقی در رفتارهای آنان موج می زند و ضد ارزش تلقی نمیشود، از جمله دروغ گویی، توسل به زور، نیرنگ و دیگر رذیلت های اخلاقی، از سوی دیگر، قانون گریزی و قانون ستیزی در روابط خارجی، شالوده فکری آنان را تشکیل میدهد؛ لذا رسیدن به اهداف از پیش، تعیین یا طراحی شده، بر رعایت قانون مقدم شناخته میشود و خود محوری بر قانون محوری ارجحیت دارد، از این رو، نتوانستهاند، کارنامه درخشانی از خود به یادگار بگذارند و از قدرت خویش، در ظلم به دیگران استفاده کردهاند چون پیروزی خود را در شکست دیگران تلقی نمودهاند در حالی که اگر تدبیر صحیح داشتند، پیروزی خود را همگام با پیروزی دیگران میدانستند و به جای آشوب آفرینی، طرح صلح و صفا را برای جهانیان و ایرانیان ومشخصا شهر تبریز با توجه به قدرتی که داشتند، اجرا میکردند. این مقاله به روش تبیینی انجام شده است و روش گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است
کلیدواژهها